مجری گری،آداب سخنرانی و فن بیان



 با ما ره صد ساله را یک شبه طی کنید .

سخن گفتن،چیزی بیش از یک سری کلمات است و آدمی از طریق سخن گفتن،شخصیت انسانی خود را به نمایش    می گذارد .

اگر به یادگیری هنر مجری گری،آداب سخنرانی،فن بیان و بداهه گویی علاقه داشته باشید و همچنین مشتاق باشید متوجه خواهید شد همه مشکلاتی که مانع حرکت شما شده اند را از بین خواهید برد؛چون درست سخن گفتن راه درستی است به سوی خودباوری و اعتماد به نفس در همه امورات زندگی و کاری .

رالف والدو امرسون می نویسد : (( هیچ کار بزرگی بدون اشتیاق اجرا نشده است )) . 

این جمله می تواند هم یک شاهکار ادبی باشد و هم  راه اصلی،بسوی موفقیت .

پس لطفا با اشتیاق به آموزشها توجه و سپس عمل کنید تا در آینده نزدیک به آنچه که می خواهید برسید .


هرگاه لفظ عامیانه شود از لطافت و رونق شعر و کلام ادبی می کاهد ؛ زیرا لفظ چون جامه کسوتی است که اندام معنی با آن پوشیده می شود و هر قدر جامه زیبا تر باشد بر برازندگی و لطافت و رونق معنی افزوده می شود و به همین سبب شاعران و نویسندگان در تمام ادوار کوشیده اند که این کسوت (‌ لفظ ) متناسب با اندام ( معنی ) باشد .


سخنوری فنی است که بوسیله آن گوینده،شنونده را به سخن خود اقناع می کند .
پس قصد و غرض ما از سخنوری همین دو نتیجه است که شنونده ، سخن ما را بپذیرد .
هر سخنرانی‌ که می خواهد سخنرانی کند باید از این سه اصل مهم : چه گفتن ، چگونه گفتن و چرا گفتن پیروی کند . این سه اصل مهم گویندگی در گفتگو های روزمره هم به کار می رود.
با توجه به آداب‌ و احوال مخاطب کاری کنید که دل شنونده را بدست بیاورید ، مخاطب را به درک مطلب حرفتان برسانید و در آخر در دل مخاطب انگیزه ، شور و خاطره بیاندازید و عواطف‌ آن را تصرف کنید .
برای اینکه این کارها از سخنران بر آید باید بسیار مطالعه کرد و معلومات بسیاری داشت و همینطور خود را ورزیده و پخته کرد .


شکسپیر : ((  گوش هایت را به همه بسپار و صدایت را به تعدادی معدود . ))

یک گوینده باید به گوش کردن عادت داشته باشد و قوه تشخیص آن هم خوب باشد.
اگر گوینده گوش حساس نداشته باشد تغییرات و نوسانات خوب و بد صدای خود را نمی تواند بشنود و قادر نخواهد بود نقضی را که هنگام گویندگی در آهنگ و صدایش پیش می آید برطرف کند . 
از آنجا که گوش حساس برای گوینده،راهنما و داور خوبی است ضرورت دارد که او به گوش دادن علاقه مند باشد و هر روز مدتی را به گوش دادن و‌ شنیدن صداهای مختلف اختصاص دهد .


در برابر کسانی که می خواهند حرف خودشان را به کُرسی بنشانند چه کار باید کرد ؟
* ابتدا باید دید که چه کسی با شما صحبت می کند :
- چه نسبتی با شما دارد ؟
- چه شخصیت و خصایص اخلاقی دارد ؟
- سطح شعور و درکش به چه اندازه است ؟

- سطح دانایی و دانشش چه مقدار است ؟
- چند سال دارد ؟
- آیا خانم است یا آقا ؟
پس از اینکه این موارد را مورد سنجش قرار دادید باید بدانید چه کسانی هستند که می خواهند حرفشان را به کرسی بنشانند ؟
* اگر کسی باشد که از سه حرف او دو حرفش درست و منطقی باشد و به درد جامعه بخورد و خودش صاحب آن حرف باشد اتفاقا باید بگذاریم که حرفش را بگوید؛چون می تواند مردم را اقناع کند،مردم را به راه درست بکشاند و برای حرفهایش دلیل و منطقِ درستی بیاورد .          پس باید به حرف اینطور افراد گوش داد و اگر هم قصد به کرسی نشاندن حرفشان را داشته باشند هیچ ایرادی ندارد .
* دسته بعدی افرادی هستند که باید در برابرشان سکوت کرد؛چون نمی توانی با آنها بجنگی و وارد بحث ضد و نقیضی شوی که برنده این جدال فقط خودشانند و به حرفِ کس دیگه ای توجه نمی کنند .
(چو کردی با کلوخ انداز پیکار،سر خود را به نادانی شکستی)
کسی که یک دنده باشد و مرغش یک پا داشته باشد باید به حال خود رهایش کرد و به او توجهی نکرد؛چون قصد دارد حرف خود را به زور،گُلِ مجلس کند .
* گروه بعدی افراد انتقاد پذیر هستند که می شود با آنها وارد بحث شد؛چون به راحی حرف یکدیگر را می فهمند و منطقی صحبت می کنند و هیچ گاه قصد مشاجره ندارند،بلکه می خواهند به اتفاق همدیگر با رویکرد مطلوبی به نتیجه برسند .


فرق بسیار زیادیست بین کسی که کم می آورد با کسی که کوتاه می آید .
در مباحث عاقلانه و عادلانه،اشخاصی که خالی از آگاهی و دانش هستند خیلی زود کم می آورند و مقلوب افراد دانا می شوند؛چون آنها فقط می خواهند حرفی زده باشند و یک خودی نشان دهند،اما افرادی که مسلط به بحث هستند و بر آن موضوع،اِشراف دارند کم نمی آورند و حرفِ خودشان را به درستی ادامه می دهند .
اشخاصی هم که کوتاه می آیند یک ریز شباهت هایی نسبت به افراد قبلی (افراد دانا) دارند؛زیرا یکسری افراد فقط با گفتن اراجیف و حرفهای بی سر و تَه،حوصله شنونده را سر می برند و آن دسته از شنونده های عاقل هیچ وقت وارد بحث با اینطور افراد حرّاف نمی شوند و فقط در برابر سطح شعور و نادانی آنها سکوت کرده و ناچاراً کوتاه می آیند . 


وقتی که با بعضی افراد صحبت می کنید،از جمله ی      (( به قول معروف )) بی جا استفاده می کنند و احتمالا شما کلافه می شوید .
آنقدر که می گویند به قولِ معروف،خودِ مرحومانِ معروفان هم به این اندازه،ایجاز نگفتند .
به اینطور اشخاص باید بگویید : قول معروف چه هست؟ قول معروف یعنی چه ؟ شما باید بفهمی که قولِ معروف را در کجا به کار می برید !
به قولِ معروف ( دیروز مهمان داشتم؟ ) یا به قول معروف ( هفته پیش قصد خرید داشتم؟ ) اینها از قول معروفند؟ از گفته آدمهای بزرگی هست؟ البته که نیستند!
 اینها قولِ معروف را فقط تکیه کلامِ (تکه کلام) خود کرده اند و کاربرد آن را در حرف زدن نمی دانند .
* به قول معروف : (( حرف زدن،چیزی بیش از یکسری کلمات است و آدمی از طریق سخن گفتن شخصیت حقیقی خود را به نمایش می گذارد . ))                        به این جمله،قولِ معروف می گویند و بسیار با تکیه کلامِ قولِ معروف تفاوت دارد . 


* تریبون چرا ساخته شده است ؟
۱. نحوه ایستادن شما را مخفی می کند
۲. حس تسلط در ارائه مطالب (هر دو دست را روی تریبون گذاشته اید)
۳. ایجاد تمرکز از طرف مخاطب (یعنی همه مخاطبین به این قسمت توجه کنید)
۴. متنی را که پیشاپیش آماده کرده اید می توانید پیش رو داشته باشید .
۵ . استرس و اضطراب را کاهش می دهد (همانند سنگر عمل می کند و انگار شما در جایی مصون و ایمن هستید)


برای به خاطر سپردن مطالب و آدرس ها این نکات مفید می باشند :
۱. تکرار باعث ماندگاری در ذهن می شود
۲. به سراغ مطالبی برویم که به آنها علاقه داریم (شعر،داستان،علم،ورزش،تخیل و .)
۳. نوشتن رویدادهای روزانه و یا نوشتن خاطره
۴. مصرف روزانه ۳۰ دقیقه کُندُر
۵. هفت مرتبه تمرین باعث ماندگاری در ذهن می شود
۶. مصرف ویتامین A ، ویتامین E ، ویتامین K ، ویتامین C و B ، زردچوبه،گردو،ماهی،رزماری،سبزیجات،تخم مرغ،شکلات تلخ،کرفس،زغال اخته،لبو،عسل و انجیر
۷. درک مطلب یا نشانه گذاری
۸. برای حفظ کتاب و جزوه درسی از اول به آخر بروید نه از آخر به اول
۹. از عوامل طبیعی برای به خاطر سپردن آدرس استفاده نمایید ( مثل : درخت،کیوسک تلفن،رنگ دَرِ مورد نظر و . )
_____________
نکات مهم تغذیه :
این خوراکی ها را حداقل ۱۲ ساعت قبل از اجرا مصرف نکنید :
۱. تُرشیجات و شوریجات
۲‌. ماست،هندوانه و هلو
۳. سردیجات
۴. زمان غذاخوردن آب ننوشیم
۵. قبل از اجرا یک موز یا سیب بخورید 


دیافراگم :
دستگاه های تنفسی در انسان شامل قسمت های مختلفی است : حفره بینی،گلو،نای و نایژک که در انتهای نایژک کیسه هوا قرار دارد،آنجا محل اصلی انجام تنفس است .
شُش ها توسط قفسه سینه و پرده دیافراگم که در زیر قفسه سینه قرار گرفته است از سایر بخش های بدن جدا می شوند،هوا از ریه خارج و وارد حنجره می شود .
با تارهای صوتی تماس برقرار کرده و در اثر کشش تارهای صوتی نسبت به فشار هوای خارج شده از ریه و انبساط و انقباض تارها،صدا بوجود می آید .
___________
*اگر تارهای صوتی نزدیک به یکدیگر باشند،صدا (زیر) و اگر تارهای صوتی از یکدیگر فاصله داشته باشند،صدا ( بم) می شود .
*طریقه صحیح نفس کشیدن را اگر به خوبی ادا کنیم (از راه دیافراگم) می تواند در طول عمر،تنظیم سیستم گوارشی،نشاط صبحگاهی،طنین صدای خوش و عمیق نفس کشیدن،موثر باشد .
____________
*در مبحث بعدی،سُلفژ را تمرین می کنیم که بی ربط به تنفس و سیستم دیافراگم نیست .
سلفژ برای گویندگان و مجریان از نان شب هم واجب تر است :
*سُلفژ یا سُرایش که تکنیک آموزشی برای آواز خوانی ست و هفت نُت اصلی را شامل می شود به پیدا کردن تون صدا کمک می کند و باعث می شود گامِ خوانشتان را پیدا و به درستی بیان کنید .
*نُت های موسیقی را که در ذیل شرح می دهیم،باید روزانه ۱۵ دقیقه بصورت کشش آوایی و ضرباهنگ تمرین کنید :
- دو
- رو
- می
- فا
- سُل
- لا
- سی


اگر پشت تریبون ایستاده اید فقط کافیست زیر چشمی نگاه کنید که چند درصد سالن به شما نگاه می کنند و خیره شده اند . یک نگاه کلی بصورت غریضی به شما خواهد گفت که جریان از چه قرار است . پس از پایان برنامه ، بدون هیچ ترس و خجالتی از مردم نظرسنجی کنید ، مثلا بگویید : اگر از اجرای برنامه امروز/امشب خسته نشدید خواهش می کنم تشویق کنید برگزار کنندگان این برنامه رو . جملاتی از این گونه ، می تواند شما را در دل مخاطب جا بیاندازد .


واگویه و کمرویی :
در مبحث کمرویی " واگویه " بسیار عامل تاثیر گذاری است . آهسته با خود صحبت کردن را واگویه می گویند .
مراقب واگویه هایتان باشید ؛ چون جملات مثبت و منفی واگویه ها روی شما هفده مرتبه از قدرت کلام دیگران قوی تر است ، واگویه یکی از علل کمرویی است .
روانشناسان در تعریف کمرویی می گویند :

(( کمرو کسی است که فاقد جرات می باشد )) .
تاثیر کمرویی در توجهات شدید فعالیت های بدنی ، فکری و احساسی است . بنابراین فرد کمرو باید در درجه اول دقیقا خود را مورد آزمایش و بررسی قرار دهد و قضاوتهای غلط و نادرستی را که منشا ناراحتی اش می باشد ، پیدا و کشف کند .


صدا ، لحن و بیان :
بزرگترین رمز کلام لحن است و لحن همان ملودی گفتار است . تا زمانی که شما لحن پیدا نکنید به هیچ موفقیت کلامی نمی رسید .    

تا زمانی که لحن را وارد گفتارتان نکردید اجرا نکنید ؛ چون اجرا کردن لحن و ملودی بیان می خواهد .
در نفوس کلام سه گزینه مهم است :
- انتخاب واژه
- لحن ادای کلمه
- زبان بدن
این سه گزینه یکی از اصول کلیدی در اجرا و سخنرانی می باشد و هر اجرا کننده می بایست هریک از اینها را بشناسد .


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها